بنگاه هاي کوچک و متوسط درايران :
در ايران نيز همانند ساير کشورها،تعاريف متفاوتي از صنايع كوچك وجود دارد كه از جمله مهمترين آنها ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
بر اساس تعريف وزارت صنايع و معادن و وزارت جهاد کشاورزي، بنگاه هاي کوچک و متوسط، واحدهاي صنعتي و خدماتي (شهري و روستايي) هستند که کمتر از 50 نفر کارگر دارد. وزارت تعاون نيز بر حسب مورد، تعاريف وزارت صنايع و معادن و مرکز آمار ايران را در مورد اين صنايع به کار مي برد.
مرکز آمار ايران کسب و کارها را به چهار گروه طبقه بندي کرده است. کسب و کارهاي داراي 9-1 کارگر، 49-10 کارگر، 99-50 کارگر و بيش از 100 کارگر. هر چند اين طبقه بندي ظاهرا شباهتي با تعاريف اتحاديه اروپا دارد ولي مرکز آمار ايران فقط کسب و کارهاي کمتر از10 نفر نيروي کار را بنگاه هاي کوچک و متوسط محسوب مي کندو ساير کسب و کارها را”کارخانجات صنعتي بزرگ”قلمداد مي کند. بانک مرکزي ايران نيز کسب و کارهاي زير 100 نفر نيروي کار را به عنوان بنگاه هاي کوچک و متوسط تلقي مي کند.
در تعريف سازمان صنايع كوچك، واحدهاي توليدي كوچك عبارتنداز صنايعي كه:
الف) ميزان اشتغال حداكثر 50 نفر باشد.
ب) جنبه هنري نداشته باشد.
ج) مكانيزه باشد.
د) سرمايه آنها كاملاً ايراني باشد.
علاوه بر تفاوتي كه در تعاريف فوق مشاهده ميشود، ويژگيهاي اساسي ديگري نيز مطرح است كه صنايع كوچك و متوسط را از ساير صنايع تفكيك ميكند. اين ويژگيها به شرح زير ميباشد:
.معمولاً مديريت سازمانهاي كوچك، توسط يك نفر انجام ميگيرد كه غالباً مالك همان واحد است. بنابراين در سازمانهاي كوچك، مديريت حرفهاي و تخصصي، چندان اعمال نميشود.
.بين مدير و كاركنان تماس مستقيم و مستمر وجود دارد.
.معمولاً دسترسي كمتري به منابع سرمايهاي وسيع از طريق بانكها و سازمانهاي مالي دارند.
.ارتباطات تجاري و معاملاتي لازم براي تامين مواد اوليه و ساير منابع و تكنولوژي مورد نياز، بيشتر از طريق سازمانهاي محلي و بومي انجام ميشود. (خاكي،غ،1372،مقايسه سيستمهاي اطلاعاتي در صنايع كوچك و متوسط، مجموعه مقالات سمينار نقش و جايگاه واحدهاي كوچك صنعتي در توسعه اقتصادي- اجتماعي كشور)
2-4-چرخه عمر تکنولوژی:
پیدایش، رشدوکاربرد تکنولوژی از یک منحنی خاص به نام s-curve پیروی مینمایدکه به ان چرخه عمرتکنولوژی می گویند. همانطور که در شکل ذیل نشان داده شده این منحنی به 5 مرحله تفکیک می شودکه هریک مرحله ای از روند رشد و توسعه تکنولوژی را نشان می دهد. محورافقی نمایانگر زمان و و در محور عمودی هر پارامتر مشخصه ای از تکنولوژی را میتوان قرار داد.
سرعت رشد منحنی بستگی به عواملی چون ماهیت تکنولوژی، میزان سرمایه گذاری روی ان و قابلیت کاربرد در محصول را دارد.
به طور کلی هر تکنولوژی دارای محدودیت های فیزیکی است که نقطه اوج منحنی را تعیین مینماید و از ان پس رشد تکنولوژی متوقف می شود. از این رو رفع محدودیت های حاصله سبب پیدایش تکنولوژی جدید تری میگردد. ازچرخه عمر تکنولوژی میتوان در پیش بینی تکنولوژی و طرح ریزی استراتژیک توسعه تکنولوژی بهره جست.
(fisher&pry’ 1971)
بسیاری از تحلیل های اقتصادی وبازار نیزدر تطبیق با این منحنی امکان پذیر میگردد و به وضوح نشان میدهد که در هر بازه زمانی وضعیت بازار، در چه حجمی نیاز به سرمایه گذاری دارد و یا در چه مرحله ای باید به توسعه بازار یا جایگزینی تکنولوژی محصول اقدام نمود. (محمودزاده،ا،1380،مدیریت بر اینده باتکنولوژی فردا،چاپ اول،انتشارات انستیتوایزایران)