مدل صفت هوش هيجانی
مدل صفت هوش هیجانی از پنج بعد تشکیل میشود. درون شخصی، بین شخصی، قابلیت انطباق، مدیریت استرس، خلق (بار اُن ، 2000) در هر یک از این ابعاد مهارتهای ویژهای وجود دارد که به هوش هیجان بر میگردد.
2-2-2-3 پيشرفت در هوش هيجانی
بیشتر مهارتها در اثر تعلیم وتربیت پیشرفته میشود و احتمال دارد که این موضوع حداقل برای بعضی از مهارتهای هوش هیجانی صحیح باشد. مهارتهای هوش هیجانی در منزل و با تعامل خوب والدین و کودک شروع میشود. والدین به کودکان یاد میدهند که هیجانهای خود را تشخیص داده و آنها را نامگذاری کنند. به عنوان نمونه، من الان ناراحت هستم، خوشحالم، عصبانیام. پس وقتی از رفتار برادرش شکایت میکند میگوید من از او متنفرم، میتوان جمله او را اینگونه بازگویی کرد: به نظر میرسد رفتار برادرت خیلی تو را عصبانی کرده، هم نشان دادهاید که احساس کودک خود را درک کرده اید و هم الگوی مناسبی برای بیان احساسات فراهم ساختهاید (اعتباریان، 1387،ص 114).
یکی دیگر از راههای پیشنهادی برای پرورش هوش هیجانی، ایجاد یک محیط امن عاطفی است به گونهای که کودکان بتوانند با آزادی و امنیت خاطر درباره احساساتشان با والدین گفتوگو کنند. پس باید به آنها نشان داد که به احساسات آنها توجه شده و نظریات آنها با صبر و حوصله شنیده میشود. حتی اگر نظریات کودکان مورد قبول والدین نسبت بهتر است با استدلال خواهی آنها را توجیه کنند و در مواردی که آسیب کودک را مورد حمله قرار میدهد بهتر است به جای این که بگویند «بالاخره خودت را به کشتن میدهی» این عبارت را بگوید «من میترسم به خودت آسیب برسانی» و اگر اشتباهی از جانب والدین رخ داد باید از کودکان عذرخواهی کنند تا عملاً آموخته باشند که پذیرش اشتباهات و احساس تأسف امری طبیعی است.
عدم رعایت این مواردوعدم ابرازناراحتی وحتی خشم توسط والدین ممکن است باعث شود بعضی اوقات کودکان دچار اختلالاتی شوند که در آن از احساسات خود دور شوند یا در درک احساسات با سوء تفاهم رو به رو شوند.
متخصصان باور دارند که آموزش طبیعی هوش هیجانی که با هنرهای آزاد و نظامهای ارزشی نیز همراه است اهمیت ویژهای دارد. در درسهایی که شامل داستانهای مهیج است کودکان در مورد احساسات قهرمانان شروع به یادگیری میکنند. پس آنها میتوانند یاد بگیرند که چه چیزی باعث احساس شخصیتها به صورت شادمانی، خشم،ترس و… شده و چگونه اینها با احساسات خود کنار آمده و یا مقابله کنند.
آموزش مهارتهای اجتماعی نیز یکی از راههای افزایش هوش هیجانی است. این آموزشها شامل برنامههای کنترل خشم و عصبانیت، همدلی، تشخیص و به رسمیت شناختن تشابهات و تفاوتهای مردم، اظهار ادب و صمیمیت و تعارف، اداره خود، برقراری ارتباط، ارزیابی خطرات، خودگفتاری مثبت، حل مسأله و مشکل، تصمیمگیری، ایجاد هدف و مقاومت در مقابل فشار گروه هم سن است (آقایار، 1386، ص 44).
موضوع دیگر هوش هیجانی و مقابله با بحران است. دیده شده افرادی وجود دارند که بهطور مداوم در مقابله با نتایج منفی دچار مشکل هستند و به نظر میرسد هیچگاه از شر حوادث بد در زندگی خلاص نمیشوند. در مقابل افرادی وجود دارند که حتی پس از غمانگیزترین تجارب به حال اولیه بر میگردند حتی به جلو میروند. این موضوع مربوط به قابلیتهای هیجانی است که اجزای آنترکیبکننده هوش هیجانی است.