شرکت های کوچک و متوسط:
1-1-1- مفهوم شرکت های کوچک و متوسط
همانطور که در بخش قبل نیز بدان اشاره شد، امروزه شرکتهای کوچک و متوسط در همه سطح جهان توسعه پیدا کردهاند(اسد سعدی، افتخار، 2011؛ راجا، کومار، 2008) و نقش اقتصادی و اجتماعی پررنگی را در جهان ایفا می کنند(فاربر، 1999)؛ اما با این حال، هنوز در ادبیات این بخش، یک تعریف جامع و مورد پذیرش همگان از این شرکتها ارائه نگردیده است(اسد سعدی، افتخار، 2011؛ زاتزالو، گری[1]،2000). بسیاری از محققان این موضوع را به دلیل استفاده از معیارهای مختلفی که در تعریف این شرکتها استفاده میشود، میدانند(اسد سعدی، افتخار، 2011؛ سمیعزاده، چهارسوقی، 1388؛ معاونت برنامه ريزي و امور اقتصادي، 1388). به طوریکه این معیارها از یک کشور به کشور دیگر از جهات مختلف متفاوت است(حسنقلیپور، آقازاده، 1384؛ زری باف، شفیع خانی، 1385). از جمله معیارهای مورد استفاده در این بنگاهها را میتوان در جدول 2-1 مشاهده کرد.
جدول 2‑1 خلاصه ای از معیارهای بکار رفته در تعریف شرکت های کوچک و متوسط
معیار مورد استفاده | منبع بکارگرفته شده |
تعداد کارکنان | افجه، سجادی نائینی، (1389)، اسد سعدی، افتخار(2011) |
عملکرد مالی سالانه و تراز سالیانه | زری باف، شفیع خانی(1385)، سمیعزاده، چهارسوقی(1388) |
حجم تولید – نوع تکنولوژی –
صادراتی بودن تولیدات |
افجه، سجادی نائینی(1389)، سمیعزاده، چهارسوقی(1388) |
میزان فروش یا درآمد | احمدی و همکاران(1387)، حسنقلیپور، آقازاده(1384) |
کشورهای مختلف عموما با انتخاب یک یا دو شاخص، بنگاههای خود را کمی کرده و تعریف مشخصی را برای حمایت از اینگونه واحدها ارئه دادهاند(افجه، سجادی نائینی، 1389). همچنین در بعضی کشورها(مثل کشورهای آمریکای شمالی) تعاریف موجود از این بنگاهها، برای صنایع مختلف متفاوت است؛ در حالی که در کشورهای اتحادیه اروپا، از یک تعریف(عموما تعداد کارکنان(اسد سعدی، افتخار، 2011) برای همه صنایع استفاده میشود(افجه، سجادی نائینی، 1389).
در این بین، تعریف این شرکتها بر اساس تعداد کارکنان بیش از دیگر معیارها مورد توجه کشورها قرار گرفته است(احمدی و همکاران، 1387؛ فدایی نژاد، خالقی، مهاجری، 1389). به طور مثال در آلمان به بنگاههایی که کمتر از 10 نفر کارکن دارند، بنگاه کوچک، بین 10 تا 499 کارکن، بنگاه متوسط و بالاتر از آن را بنگاه بزرگ مینامند(فدایی نژاد و همکاران، 1389).
اما در بین همه این تعاریف، تعريفي كه بانك سرمايهگذاري و صندوق سرمايهگذاري اروپا در مورد شركتهاي كوچك و متوسط ارائه داده، در ادبيات اقتصادي جهان مقبولتر از بقیه تعاریف قرار گرفته است و به عنوان يك تعريف استاندارد مورد استفاده قرار ميگيرد. در اين تعريف كه آخرين بار در سال 2003 مورد بازنگري و تعديل قرار گرفته است، شركتها براساس سه خصوصيتِ تعداد كارمندان، حجم معاملات و ارزش كل داراييها تقسيمبندي شدهاند(معاونت برنامهريزي و امور اقتصادي، 1388)که به صورت خلاصه در جدول 2-2 نشان داده شده است.
جدول 2‑2 – تعریف بانك سرمايه گذاري و صندوق سرمايه گذاري اروپا از شرکت های کوچک و متوسط*
تعدادکارکنان(نفر) | حجم معاملات(میلیونیورو) | ارزشکل دارایی(میلیونیورو) | |
شرکت های خرد | کم تر از 10 | کمتر از 2 | کمتر از 2 |
شرکت های کوچک | 10 تا 50 | 2 تا 10 | 2 تا 10 |
شرکت های متوسط | 50 تا 250 | 10 تا 50 | 10 تا 43 |
* معاونت برنامهريزي و امور اقتصادي
متاسفانه در کشور ایران از شرکتهای کوچک و متوسط یک تعریف جامع و مورد پذیرش همه دستگاهها وجود ندارد و دو مرجع ذیربط، دو تعریف متفاوت از آن ها ارائه دادهاند. مرکز آمار ایران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، موسسات بالای 10 کارکن را بزرگ و زیر این تعداد کارکن را کوچک معرفی کرده است(سایت مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران[2])؛ درحالیکه وزارت صنایع و معادن موسسات بزرگ را موسساتی با حداقل 50 کارکن و زیر 50 کارکن را موسسات کوچک معرفی کرده است(سایت وزارت صنایع و معادن[3]).
[1]. Zatezalo & Gray
[2]. Www.amar.org.ir
[3]. Www.mimt.gov.ir