دیدگاه زنجیره تأمین-پایان نامه درباره برنامه ریزی منابع سازمانی
دیدگاههای زنجیره تأمین
دیدگاههای متفاوتی نسبت به زنجیره تأمین وجود دارد. این دیدگاهها بین سازمانها و حتی مدیران مختلف نیز متفاوت است. در حقیقت نمیتوان گفت دیدگاه اشتباه و یا صحیحی وجود دارد. به عبارت دیگر ممکن است دیدگاهی که در شرایط خاص و برای شرکتی صحیح و مناسب به نظر آید، در همان حال برای شرکت دیگر و در شرایط دیگر مناسب نباشد. مهم این مطلب است که نگرش به زنجیره تأمین پویا بوده و این نگرش با افزایش فشار های رقابتی و گذر زمان تغییر میکند. چند دیدگاه مهم به زنجیره تأمین وجود دارد که ما در زیر به آنها میپردازیم. تمامی این دیدگاهها برگرفته از کتاب راهنمای زنجیره تأمین آیرس (1388) میباشد.
2-1-4-1) دیدگاه بخشی[1]: در اکثر شرکتها چنین دیدگاهی وجود دارد. وجود ساختار بخشی برای توسعه نگرش زنجیره تأمین لازم است. به عنوان مثال، در کارخانه تولیدی حوزههای کارکردی، تأمین، عملیات، مهندسی و توزیع قابل شناسایی است. در چنین سازمانهایی هر واحد خودمختاری زیادی داشته و ارتباط بین بخشهای مختلف کم میباشد. معمولاً چنین ارتباطی در بین شرکتهای یک زنجیره کمتر به چشم میخورد. ارزیابی عملکرد این شرکتها نیز بیشتر بر هزینهها متمرکز است. در این نگرش تداخل کاری بین بخشهای مختلف به حداقل میرسد. سیستمهای اطلاعاتی نیز بر اساس نیاز بخشها شکل میگیرند. هر واحد سعی بر بهبود عملکرد خود دارد، که البته ممکن است این بهینه سازی محلی برای کل سیستم سودآور نباشد.
2-1-4-2) دیدگاه تدارکات[2]: این پارادایم بر کاهش هزینههای تأمین در زنجیره تمرکز دارد. در این دیدگاه وقتی سخن از مدیریت زنجیره میشود ذهن خود به خود به سمت تأمین کنندگان و تدارکات معطوف میشود. در بسیاری از شرکتهای تولیدی و خدماتی، مواد اولیه جز اصلی هزینهها محسوب میشوند. یک تفکر معمول این است که به منظور بهبود هر فرآیند بر قسمتی تمرکز نماییم که هزینه بیشتری را ایجاد میکند. به طور کلی این نگرش باعث یکپارچگی بیشتر با تأمین کنندگان میگردد. معمولاً در روابط بین خریدار و فروشنده، بکارگیری این دیدگاه منجر به کاهش قیمت میشود، و سود از یک طرف به طرف دیگر انتقال مییابد بدون اینکه تأثیری در بهبود عملیات کل زنجیره بگذارد.
2-1-4-3) دیدگاه لجستیک[3]: ایده اصلی این دیدگاه، ارتباط شبکهای شرکتها با یکدیگر میباشد. لجستیک دو فعالیت مهم حمل و نقل و انبارش را در بر میگیرد. انتقال فیزیکی مواد در مراحل مختلف زنجیره از نظر اقتصادی اهمیت زیادی دارد. انجمن مدیریت لجستیک[4]، لجستیک را اینگونه تعریف میکند: لجستیک بخشی از فرآیند زنجیره تأمین است که کارایی و اثر بخشی جریان، انبارش مواد، خدمات و اطلاعات را از نقطه آغازین تا نقطه مصرف مشتریان، مدیریت و اجرا و کنترل میکند به نحوی که نیاز مشتری تأمین گردد.
2-1-4-4) دیدگاه اطلاعاتی[5]: در این دیدگاه سعی میگردد ارتباطات داخل شرکت و همچنین ارتباطات زنجیره با استفاده از سیستمهای اطلاعاتی و کامپیوتری بهبود یابد. تبادل الکترونیکی دادهها یکی از اولین ابزارهای تسهیل ارتباط بین شرکتهاست. یکی از مشکلات رایج در این زمینه فقدان یکپارچگی نرم افزار های درون و برون سازمانی است. همواره، تلاشهای زیادی به منظور استانداردسازی دادهها و فرآیندهای اطلاعاتی در کل زنجیره صورت گرفته است که منجر به تسهیل به اشتراک گذاری اطلاعات در زنجیره میگردد. با بهره گیری از اطلاعات بهبود های قابل ملاحظهای در عملکرد زنجیره تأمین ایجاد میگردد. یکی از نگرشهای مهم در این خصوص منعکس کردن اطلاعات فروش به مراحل قبل از زنجیره (تا تأمین کنندگان) میباشد. گرچه این روش نیازهای پیش بینی را در زنجیره کاهش میدهد ولی فقدان و یا کمبود هوشیاری فرآیندی از نقاط ضعف این دیدگاه است.
2-1-4-5) دیدگاه استراتژی: دیدگاه مهم دیگری که در طراحی زنجیره تأمین مطرح میشود، بر مبنای استراتژیهای رقابتی شرکت است. هم اکنون در دنیای رقابتی تجارت، رقابت بیشتر از آنکه بر روی محصولات باشد بر روی عملکردها و ویژگیهای وابسته به آن (محصول توسعه یافته) است. در نگرش استراتژیک تمام تغییرات زنجیره با هدف افزایش قدرت رقابت پذیری سازمان انجام میپذیرد. در فضای رقابتی، رضایت مشتری فاکتور کلیدی است. بنابراین دیدگاههایی چون ارتباط با تأمین کنندگان، لجستیک و سیستمهای اطلاعاتی همه در جهت ارضای مشتریان سازماندهی میشوند. با تبیین استراتژی رقابتی به منظور برآورده سازی رضایت مشتریان، دیدگاههای دیگر نیز جهت دهی میشوند (آیرس، 1388، 20-25).
[1] Functional
[2] Procurement
[3] Logistics
[4] Concil of Logistics Management
[5] Information