
تعریف اعتماد، نه تنها باورهای افراد در مورد موضوعات بلکه تمایل افراد برای استفاده از دانش[1] را به عنوان مبنایی برای انجام فعالیت، شامل میگردد. همان گونه که در ادبیات اعتماد عنوان شده است بسیاری از محققان، اعتماد را به عنوان ترکیبی از باورها نسبت به اعتماد[2] و قصدهای رفتاری مبتنی بر اعتماد[3] در نظر میگیرند (مکنایت و همکاران[4]، 2002؛ مکالیستر، 1995؛ مورمن و همکاران[5]، 1993).
اعتماد به تبلیغات از لحاظ بعد رفتاری شامل قصدهای رفتاری (مانند تمایل وابسته شدن به تبلیغات) به جای رفتار واقعی (مانند وابستگی به تبلیغات) میباشد. بسیاری از صاحبنظران معتقدند که رفتارهای مبتنی بر اعتماد (مانند همکاری[6] یا اتکا) بدون اطمینان به قابل اعتماد بودن افراد، ممکن است که به جای اعتماد واقعی به افراد، ناشی از عوامل موقعیتی (مانند قدرت یا کنترل) باشد (مورمن و همکاران، 1992).
در حوزه تبلیغات، کمبود منابع متنوع اطلاعات محصول یا خدمت، ممکن است که مصرفکنندگان را وادار به وابستگی به اطلاعات فراهم شدهی تبلیغاتی نماید. با توجه به محدود بودن منابع اطلاعاتی (مانند گزارشهای کاربران[7]، دوستانی که قبلا از این محصول یا خدمت استفاده نمودند و یا افزودن یک ویژگی جدید به محصول یا خدمت)، مصرفکنندگان ممکن است که هیچ انتخابی بجز قبول و استفاده از اطلاعات تبلیغات نداشته باشند، اگرچه مصرفکننده اطمینانی به قابل اعتماد بودن اطلاعات منتقل شده تبلیغاتی ندارد. بنابراین، تمایل به انجام کنش، در مقابل تبلیغات میتواند شاخص مناسبتری از اعتماد به تبلیغات، نسبت به رفتار واقعی مبتنی بر اعتماد باشد. اعتماد به طرف مقابل (شی، شخص یا اطلاعات)، در حوزه رفتارهای مبتنی بر اعتماد جای دارد (ساه، 2006).
بعد شناختی، شامل ارزیابی[8] شخص از ویژگیهای قابل اطمینان شی مورد اعتماد واقع شده[9]، مانند قابل اتکا بودن، خیرخواهی و صادقانه بودن، میباشد. بعد احساسی، شامل احساس شخص برای قضاوت در مورد شی مورد اعتماد واقع شده مانند اطمینان و امنیت عاطفی[10](آیا من اطمینان دارم که تبلیغات قابل اتکا است) میباشد. اطمینان به طرف مقابل، ناشی از باوری راسخ، مبنی بر این که طرف مقابل، قابل اتکا میباشد و از صداقت بالایی برخوردار است، استوار است (مورگان و هانت[11]، 1994). در نتیجه، میتوان در پایان اذعان کرد که اعتماد به تبلیغات، شامل باورهای مصرفکنندگان در مورد قابل اتکا بودن تبلیغات و اطمینان مورد نظر، ناشی از همین باورهاست (ساه و همکاران، 2007).
برخلاف تبلیغات در رسانههای سنتی، تبلیغات اینترنتی دارای دامنه وسیعی از انواع متنوع تبلیغات، بر حسب محتوا[12] (مانند تجاری، آموزشی)، شکل[13] (مانند مکان نمایش، اندازه، رنگ) و رفتار (مانند نحوه نمایش تبلیغات، زمانبندی نمایش تبلیغات) میباشد. در حال حاضر تبلیغات اینترنتی تبدیل به یکی از مهمترین اجزا طراحی وبسایتها شده است. واقعیت این است که محیطهای اینترنتی مانند وبسایتها با تبلیغات اینترنتی، تاثیر قابل توجهی بر پاسخهای شناختی، احساسی و رفتاری دارند (دایلی[14]، 2004؛ اروگلو و همکاران[15]، 2001).
سه نوع مختلف از پاسخهای مصرفکنندگان (شناختی، احساسی و رفتاری) به محرکهای محیط آنلاین، شناسایی شده است (کیم و همکاران، 2012). در مقایسه با پاسخهای رفتاری، پاسخهای شناختی و احساسی غالبا در مدت زمان کوتاهی بعد از در معرض قرار داشتن[16] کاربر با محیط اینترنتی رخ میدهد و میتواند به سادگی بر پاسخهای رفتاری اثر بگذارد. پاسخهای رفتاری به مجموعه فعالیتهایی مربوط میگردد که کاربران در طول و یا بعد از روابط متقابلشان با محیط خارجی از خود بروز می دهند (تنگ و همکاران، 2011).
درک پاسخ رفتاری مصرفکنندگان بسیار حائز اهمیت است، چون پاسخ رفتاری نقش قابل توجهی را در رفتارهای خرید مصرفکنندگان ایفا میکند (انورمیر، 2012). انتظار میرود که نگرش مثبت مصرفکنندگان به تبلیغات، به یادآوری برند نشان داده شده در تبلیغات کمک نموده و بر قصدهای رفتاری مصرفکنندگان تاثیر بگذارد (مهتا، 2000).
پاسخ رفتاری در این پژوهش از دو متغیر تشکیل شده است: 1) تعداد دفعاتی که یک کاربر، بر تبلیغات کلیک می نماید و 2) تعداد دفعات خرید محصولات و برندهای نشان داده شده در تبلیغات توسط کاربر (انورمیر، 2012). علت انتخاب این دو متغیر در این تحقیق بدین دلیل است: 1) کلیک تبلیغات[17] به صورت گستردهای به عنوان یک شاخص مهم پاسخهای رفتاری مصرفکنندگان نسبت به تبلیغات اینترنتی مطرح میگردد. 2)خرید اینترنتی[18] به صورت گستردهای در تحقیقات مرسوم تبلیغات، به عنوان ابزاری برای اندازهگیری اثربخشی تبلیغات به کار میرود (وانگ و همکاران، 2010).
کلیک تبلیغات، تعداد دفعات کلیک کاربر بر تبلیغاتی (مختلف) که در معرض آن قرار دارد، میباشد (کیم و همکاران، 2011). کلیک تبلیغات، مهمترین ابزار اندازهگیری اثربخشی تبلیغات اینترنتی میباشد (درز و زفریدن[19]، 1997). در مقایسه با سایر ابزارهای اندازهگیری، کلیک تبلیغات یک متغیر رفتاری، در عین حال مربوط و مبتنی بر عملکرد است (اکنومیست[20]، 2001). کلیک تبلیغات به صورت گستردهای به عنوان یک شاخص مهم پاسخهای رفتاری مصرفکنندگان نسبت به تبلیغات اینترنتی مطرح میگردد (وانگ و همکاران، 2010). در تحقیق گانگ و مادوکس[21] (2003)، کلیک تبلیغات تعیین کنندهی مهمی برای یادآوری تبلیغات در بین کاربران چینی بود. ولین و همکاران[22] (2002)، بیان میدارد که کلیک تبلیغات یکی از اصلیترین رفتارهای تبلیغات اینترنتی میباشد. در تحقیقی، چو[23] (2003) رابطه مثبت و مستقیمی را بین نگرش کلی به تبلیغات وب[24] و تعداد دفعات کلیک بنر، یافته است.
به مرور زمان، اینترنت به سرعت به جزیی جداناپذیر از زندگی روزانه افراد تبدیل شد. به طور خاص، در حال حاضر خرید محصولات و خدمات از طریق اینترنت، از احتمال بالایی برخوردار است. از سویی، خرید اینترنتی به کاربران اجازه میدهد تا معاملات را بدون محدودیت زمانی و مکانی در تمام طول سال به انجام برسانند و از طرفی دیگر، حجم وسیع اطلاعات محصولات و خدمات موجود در وب، چالشهای بزرگی را برای کاربران ایجاد کرده است. این امر به علت این حقیقت هست که در حال حاضر، آزادی بیشتری برای مشاهده، ایجاد و ویرایش محتوای وبسایتها وجود دارد (کلولی و همکاران[25]، 2009).
علی رغم مشکلات اقتصادی موجود در جهان، این انتظار وجود دارد که خرید اینترنتی، به سرعت افزایش یابد و دوباره هزینههای تجارت الکترونیک، به وضعیت سابق خود قبل از بحران اقتصادی[26] برسد. فروشگاههای اینترنتی که بدون هیچ توقفی شبانه روز در حال فعالیت میباشند، به مشتریان این امکان را میدهند تا در هر زمانی که از نظر آنان مناسب است، خرید نمایند. به علاوه اغلب، قیمت محصولات و خدمات ارائه شده به علت هزینه پایین راهاندازی فروشگاههای اینترنتی، در سطح مطلوبی قرار دارد (وانگ و همکاران، 2013).
در سالهای اخیر، گزینههای خرید در فضای اینترنت، نه تنها از نظر تعداد رو به افزایش است بلکه بر حسب منابع مورد نظر به علت ظهور الگوهای متنوع کسب و کار در دنیای الکترونیکی تجارت، در حال گوناگون شدن میباشد (راماچاندران و همکاران[27]، 2011؛ وو و همکاران[28]، 2011). با توجه به قرارگرفتن در قرن بیست و یکم، انقلابی در چگونگی خرید مردم در حال شکلگیری است. فناوریهای نوین مثل اینترنت، وب، تلویزیون دیجیتالی و تلفنهای ویدیویی، مراجعه به فروشگاهها را یک فرایند غی ضروری ساخته است. دستیابی الکترونیکی، گسترش بیشتری پیدا کرده و خرید و فروش، سریعتر و ارزانتر بدون محدودیت فیزیکی صورت می گیرد (حسینی و پارسایی منش، 1390). واقعیت این است که فروشگاههای اینترنتی، هیچ گونه محدودیتی را مانند فروشگاههای سنتی، از قبیل زمان مناسب برای شروع و اتمام فعالیت فروشگاه، مکان فروشگاه و یا حجم زیاد محصولات ندارند (ازن و همکاران[29]، 2014).
خرید اینترنتی میتواند به مفهوم خرید و فروش محصولات و خدمات در بستر اینترنت معنا گردد. از دیدگاه فروشنده، خرید اینترنتی تلاشی از جانب فروشنده برای جذب و متقاعد کردن مشتریان برای گذراندن فرآیندهای تصمیمگیری خرید[30] و همین طور تضمینکنندهی رضایت و وفاداری مشتریان میباشد. از دیدگاه خریدار، رفتار خرید اینترنتی به مفهوم دسترسی، مرور صفحات، خرید، انجام معاملات و در نهایت تکرار خرید توسط مصرفکنندگان میباشد (ساهنی و همکاران[31]، 2014). در معنای دیگری میتوان خرید اینترنتی را بدین صورت تعریف کرد: خرید اینترنتی، خریدی مناسب و در دسترس، گردآوری اطلاعاتی غنی، ارائه گزینههای متنوع پیشنهادی جهت انتخاب، بدون برقراری تماس با دیگران، میباشد (ولفینبرگر و همکاران، 2003).
[1]. Knowledge
[2]. Trusting belief
[3]. Trusting behavioral intention
[4]. McKnight, et al.
[5]. Moorman, et al.
[6]. Cooperation
[7]. Consumer Reports
[8]. Evaluation
[9]. Trusted object
[10]. Emotional security or confidence
[11]. Morgan and Hunt
[12]. Content
[13]. Form
[14]. Dailey
[15]. Eroglu, et al.
[16]. Exposure
[17]. Adclicking
[18]. Online shopping
[19]. Dreze & Zufryden
[20]. The Economist
[21]. Gong & Maddox
[22]. Wolin, et al.
[23]. Cho
[24]. Web advertising
[25]. Clewley, et al.
[26]. Recession
[27]. Ramachandran, et al.
[28]. Wu, et al.
[29]. Ozen, et al.
[30]. Purchase decision-making process
[31]. Sahney, et al.
